این روزها که غم حسین(ع)، حرارتی بر جان جهان افکنده است و شمع
وجودی او روشن گر محفل عشاق گشته است، برخی نام سالار شهیدان را ملعبه ی اغراض سیاسی خود کرده اند.
خواستم نامه ای سر گشاده برای هتاکان حریم یار بنویسم اما؛ ترجیح دادم نامه ای عاشقانه را به مظلوم همیشه ی تاریخ حضرت اباعبدالله(ع) به نگارش در آورم.
حضرت عشق سلام؛
من نذری شما را برای تبرک گرفتم و شمع شام غریبانتان را روشن کردم.
دعا کردم برای تمام جوانان سرزمینم تا اجابت کنی مرا.
محبوب من! من هنوز عاشق بزم شبانه ی روضه خوانی شما هستم و وجودم گرم از محافل سینه زنی ست.
مولای من! جوانان برومند سرزمینم 8 سال از خاک و میهنمان دفاع کردند و مادرانشان، فرزندان رشیدشان را فدایی حضرت حسین(ع) و اولادش کردند؛ زیرا که او شباب اهل جنت است و همه به فدای حسین(ع).
معشوق من! اگرچه نامهربانان به ساحتت دهن کجی کردند و عاشقانت را کج فهم خطاب نمودند اما شما بدان، که بدا به حال نادانی که فراتر از دخترک معصوم آبی، حتی از حقوق حیوانات دفاع می کند اما؛ حرمت طفل 6ماهه ای را خدشه دار می کند.
اماما! ای مظلوم همیشه ی تاریخ! ای که حتی فلسفه ی قیام و شهادتت هنوز بر مردمان روشن نگشته است، همیشه برای در راه ماندنمان دعا بفرما.